- احکام امانت، عاریه و رهن
>مسأله 402< امانت، آن است که انسان، مال خود را برای حفظ و نگهداری نزد دیگری بسپارد و عاریه، یعنی سپردن مال به دیگری برای اینکه او از آن مال به صورت رایگان استفاده کند.
>مسأله 403< امانت و عاریه از عقود جايز است و طرفین هر وقت بخواهند میتوانند فسخ کنند، مگر اینکه آن فسخ ضرری به همراه داشته باشد. مثل اینکه یکی از طرفین در مسافرت باشد و دیگری بخواهد عقد امانت را فسخ کند و یا کسی با لباس عاریه به مجلسی رفته و صاحب لباس در وسط مجلس بخواهد آن لباس عاریهای را پس بگیرد.
>مسأله 404< اگر امانت و عاریه تلف شد ضمانت ندارد، مگر کوتاهی در حفظ یا زیاده روی در استفاده باشد یا شرط ضمان کنند که به آن عاریۀ مضمونه میگویند.
>مسأله 405< اگر بچّه یا سفیه، مالی را امانت یا عاریه داد، نمیشود از آن استفاده کرد. و حفظ و برگرداندن آن لازم است و اگر کسی آن مال را بر نگرداند و تلف شد، گرچه کوتاهی نکرده باشد، ضامن است.
>مسأله 406< اگر صاحب مال یا امانتدار یا کسی که عاریه کرده، بمیرد، امانت و عاریه باطل میشود و ورثه هرچه زودتر باید امانت یا عاریه را به صاحبش برگردانند.
>مسأله 407< اگر امانتدار یا عاریه کننده احتمال خطر بدهد، نظیر اینکه خانۀ او ناامن شود و یا احتمال مرگ در خود بدهد، باید هرچه زودتر امانت یا عاریه را پس بدهد یا لااقل گوشزد کند یا شاهد بگیرد و اگر کوتاهی کرد و تلف شد، ضامن است.
>مسأله 408< رهن آن است كه بدهكار مقدارى از مال خود را نزد طلبكار بگذارد كه اگر طلب را او ندهد، طلبش را از آن مال به دست آورد. و نمیتواند مال شخص ديگر را گرو بگذارد، مگر اينكه با اجازۀ او باشد.
>مسأله 409< اگر بدهکار در وقت مقرر و پس از مطالبۀ طلبكار، بدهی خود را نپردازد، طلبكار مىتواند با اجازۀ حاكم شرع، مالى كه گرو برداشته را بفروشد و طلب خود را بردارد.
>مسأله 410< اگر خانهاى را مثلاً در مقابل وامى رهن بدهند و در ضمن رهن شرط كنند كه صاحب خانه اجازۀ تصرّف در آن خانه را با عوض يا بدون عوض، به وام دهنده بدهد، مانعى ندارد.